چه قدر سخته بغضی در گلو داشتن


 

... چه قدر سخته بغضی در گلو داشتن وفواره ای از اشک در گلو نهفتن وبه اجبار روزگار لبخندی بر چهره شکسته ام نهفتن وآه سردی با سوز جانکاه کشیدن وقلبی از احساس در وجودم نهفتن نمی دانم چند روزی است سیب سرخی در دستم ونگاهم بر قاب عکس چشمانم پر از لبخند زمان در انتظار" روحم پر امید در انتظار مهدی مهدی زمان هدایت کننده زمان وتجلی دهنده قلب های در انزوا نشسته منتظرانش بیا که نرگس باغچه مان در انتظارت خشکید ومنتظر دستان پر محبتت لحظه شماری می کند.

       + نوشته شده در شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۱ ساعت  توسط رحمت اسماعیل زاده
        | 
       
   
