چیستان
چیستان
چیستان که جز لاینفک ادیبات عامیانه است ، از گذشته هایی دور ، در گفتار مردم وجود داشته است . و امروزه نیز وجود آن همچنان احساس می شود . البته این امر در مناطق روستایی بیشتر محسوس است تا در مناطق شهری ، و دلیل آن کمبود وسایل و امکانات تفریحی در جامعه روستایی است . و همین مسئله باعث گردیده که نوجوانان ، جوانان و احیانا بزرگسالان ، در جلسه هایی که ترتیب می دهند ، صبحت از معما ( چیستان ) به میان آورند و به نوبت یکی چیستان بگوید و دیگران پاسخ دهند . در منطقه خفر نیز چیستان متنوع زیادی وجود دارد که غالبا با جمله : " ای چیه ؟ یا ای چه ؟ ( این چیست ؟) آغاز می شود . با آن که نگارنده افزون بر پانصد معما گرد آوری نموده و پیش نویس آنها موجود است ، از ذکر همه آنها خودداری شده و تنها تعدادی به عنوان نمونه نقل می شود :
+دستمال آبی ، پر از سیب و گلابی ؟
ج – آسمان و ماه و ستاره
+ گودک "goudak " پر مرواری جرات نداری ور داری ؟
ج – آتش داخل اجاق
+ عجایب صنعتی دیدم در این دشت که بیجان از پی جاندار می گشت ؟
ج – تیر تفنگ (فشنگ)
+ عجایب خلقتی دیدم در این دشت ، سرش را می بریدن زنده می گشت ؟
ج _ درخت رز ( انگور )
+آن چیست که در بهار یکی ، در تابستان شش تا ، در زمستان چهار تا و در پاییز هشت تاست ؟
ج _ نقطه
+ چیست گردانده ای که دم نزند روز شب گردد و قدم و قدم نزند ، نعره او بسان شیر بود ، برف بارید و لیک دم نزند ؟
ج_ آسیاب
+ نم دارد و دم دارد آتش به شکم دارد ، شکمش گنده گویا که ورم دارد ، از خون سرش جوشید هرخسته که غم دارد ، هر کس که بگوید چیست یک جایزه کم دارد ؟
ج_ سماور
+ آن چیست که در باغ سبز است در بازار سیاه و در خانه قرمز
ج _ چای
+ آن چیست که بالای آن جنهم وسط آن بهشت و پایین آن دریاست ؟
ج _ قلیان
+ بز هلی سر تلی می خورد ولی سیرش نمی شد ؟
ج _ ماشین سر تراشی