«دل عاشق به پیغامی بسازد»
چه فرقی می کند ایمیل با فاکس
*
«دلی دارم خریدار محبت»
عجب این دل ببو و خوش خیال است
*
«بارها گفته ام و بار دگر می گویم»
حال من بد شود هر گاه تو را می بویم
*
«دلم رمیده شد و غافلم من درویش»
که مثل اهل محله چرا ندارم دیش
*
« شكر فروش كه عمرش دراز باد چرا »    
  کوپن گرفته ولیکن نداده قند مرا؟*
« همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی»
ببرد ز خانه ام بوی بد دهان دلبر
*
«به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم»
اقلاً پس بده نامردِ پر رو کارت بنزینم
*
«ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست »
تا که فوراً بروم فاتحه ای بفرستم
*
«در مذهب ما باده حلال است ولیکن»
آن باده که جای الکل آب در آن است
*
« آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست»
عیبش آن است که دورش مگسان جمع شوند
*

«حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست»
آیا هوای خوردن شلاق کرده ای؟
*
" بر سر تربت من با می و مطرب بنشین "
ولی البته هوای صد و ده داشته باش