زن عشق می کارد
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابراست می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی
برای ازدواجش(در هر سنی)اجازه ولی لازم است وتوهرزمان بخواهی،به لطف قانون گذار می توانی ازدواج کنی
اوکتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی
او می زاید و تو برای نوزادش نام انتخاب می کنی
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک ، دختر نباشد
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی
او مادر می شود و همه جا می پرسند :نام پدر ؟
وهرروزاو متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و بعد می میرد
و قرنهاست که او:عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که
در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان،جوانی بربادرفته اش رامی بیند
و در قدم های لرزان مردش ، گام های شتاب زده جوانی برای رفتن
و دردهای منقطع قلب مرد ، سینه ای را به یاد او می آورد که تهی از دل بوده
و پیری مرد ، رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامالازدرداو