برو كه تو آزاد كرده عورت خويشى
در جريان جنگ صفين يك روز عمروعاص خود به ميدان آمد و مبارز طلبيد كه ناگهان على (ع ) جلو او در آمد. آندم كه متوجه شد على (ع ) حريف او شده است در فكر حيله اى افتاد كه خود را از ضربت او رهايى دهد. على (ع ) با نيزه اى كه در دست داشت به او حمله كرد و او را از اسب بيانداخت . عمروعاص به پشت افتاد و براى اينكه خود را از دست حضرت على نجات دهد عمدا پاى خود را بالا برد و پيراهنش روى شكمش افتاد و عورتش نمايان گرديد. على (ع ) در دم صورت را برگرداند و گفت لعنت خدا بر تو باد... برو كه تو آزاد كرده عورت خويشى .
+ نوشته شده در شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۰ ساعت توسط رحمت اسماعیل زاده
|