نیت در کار مهم است
مردى به سفر رفت . ميخى با خود داشت كه در هر كجا فرود آيد، آن ميخ را به زمين كوبد و مركب خود را به آن ببندد.
در يكى از منازل ميخ را بر زمين فرو كرد و آن را بيرون نياورد، به اين قصد كه اگر ديگرى آنجا منزل كند، مركب خود را بدون زحمت به آن ميخ ببندد.
اتفاقاً شخصى با عجله از آنجا گذشت و پايش به آن ميخ برخورد و مجروح شد. چند گامى به راه خود ادامه داد، لكن به ذهنش خطور كرد: مبادا پاى ديگرى هم به اين ميخ اصابت كند و آسيب ببيند. پس برگشت و آن ميخ را از زمين بيرون آورد. خداوند به پيامبرش خبر داد: آن دو اگر چه بر خلاف هم عمل نمودند، ولى چون قصدشان راحتى خلق و رفع زحمت از ديگران بود، هر دو را ثواب بسيار مى دهم.
در يكى از منازل ميخ را بر زمين فرو كرد و آن را بيرون نياورد، به اين قصد كه اگر ديگرى آنجا منزل كند، مركب خود را بدون زحمت به آن ميخ ببندد.
اتفاقاً شخصى با عجله از آنجا گذشت و پايش به آن ميخ برخورد و مجروح شد. چند گامى به راه خود ادامه داد، لكن به ذهنش خطور كرد: مبادا پاى ديگرى هم به اين ميخ اصابت كند و آسيب ببيند. پس برگشت و آن ميخ را از زمين بيرون آورد. خداوند به پيامبرش خبر داد: آن دو اگر چه بر خلاف هم عمل نمودند، ولى چون قصدشان راحتى خلق و رفع زحمت از ديگران بود، هر دو را ثواب بسيار مى دهم.
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۰ ساعت توسط رحمت اسماعیل زاده
|