سلام حالتون چطوره ؟

یه روز سر کلاس بودم داشتم شعر دماوند را بلند وبا احساس می خواندم مدیر در کلاس در زد گفت :آقای اسماعیل زاده شما  کسی را به اسم صدازدی گفتم نه .

مدیر مدرسه گفت: یه خانم میگه آبروم رفته معلم جلو بچه ها من را با اسم صدا زده (تو روستا خیلی حساس اند) زنگ راحت که به دفتر رفتم . مدیر گفت همون چیزی که سر کلاس می خوندی دوباره بخون من هم شروع به خواندن کردم تا رسیدم به این بیت "از سیم به سر یکی کله خود                    زآهن به میان یکی کمربند"اقای سیفی مدیر مدرسه گفت :پیداش کردم کله خود بر وزن گل افروز اسم خانم گل افروز بود.

همه ی معلم ها از خنده روده بر شده بودند اون خانم اشتباه متوجه شده بود  ،بعد از چند سال هر وقت  معلم هامن را می بینند می گویند: گل افروز چه می کند .