به نام خداوند لوح و قلم                حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده ی رازهاست
        نخستین سرآغاز آغازهاست

معلمم:

به غیر جان چه می توان که افکنم به پای تو    مرا که هر چه دارم از تو دارم و عطای تو

تویی که بند جهل را گشوده ای ز دست من    منم که نقد عمر را فکنده ام به پای تو

ایران مجری /گنجور مجریان و سخنوران / پردیس سخن/

 

تویی که گر جفا کنی به روی دیده جای تو       تویی که گر وفا کنی، سرای دل سرای تو

تویی که نور معرفت دمیده از فروغ تو              تویی که دیو جهل و کین رمیده از صفای تو

تویی که گر به پاس تو قلم به جنبش آورم       یقین فرو بماند از نگارش ثنای تو

به لوح دل چه می نهد؟ به غیر نقش مهر تو     کسی که همچو من شود، زمانی آشنای تو

هنوز در دو چشم من هزار جلوه می کند         کلاس درس و محفل صفای بی ریای تو

هنوز در دو گوش من، نوید زندگی دهد           چه نغمه ی فرشتگان، کلام جانفزای تو

هنوز در سرای دل به یادگار می برم              نشاط خنده های تو، شرار خشم های تو

به نام آن علیمی که شعله ی عشق به تدریس و تعلیم و تربیت را در فانوس سینه ی پر مهر آموزگاران،معلمان، دبیران و استادان روشن نمود و ستایش و سپاس، کردگاری را سزاست که بر پیوستگی ذرات، بنیاد هستی نهاد و با پیوند جان ها بوستان زندگی را از علم و دانش و پژوهش بارور ساخت.

معلمان، استادان و
  والدین گرامی سلام، سلامی چون ترنم عاشقان و مشتاقان علم و عمل نثار وجود گهربارتان.
با برنامه ای پرآفرین و بر دل ها شیرین مراسم گرامی داشت مقام معلم و معلمان صدیق و شریف در خدمتتان هستیم.
بهترین شادباش ها و صمیمانه ترین خوش آمدها را که از اعماق فلب و دل و جانمان بر می خیزد، پذیرا باشید. با قلبی سرشار از نور، اندیشه ای آکنده از مهر و ذهنی انباشته از برترین ها روز سترگ و شکوهمند مقام معلم را گرامی می داریم.

گل در بر و می در کف و معشوقه به کام است
                                   سلطان جهانم به چنین روز غلام است.

عرض خیر مقدم دارم محضر ارزشمند ...........

وصل آمد و از بیم جدایی رستیم
                                      با دلبر خود به کام دل بنشستیم

این مراسم پربار و ماندگار به مدد و همت والای ......................امروز به منصه ی ظهور می نشیند. که امیدواریم بتوانیم لحظات دلپذیر و فرح بخشی را برای شما صاحبان علم و طالبان عمل فراهم نماییم.

در کمال امتنان و افتخار دعوت می نمایم از .........................به جایگاه تشریف فرما شوند، با تقدیر بایسته از جانب شما.



بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض شاد  باش  داریم خدمت شما عزیزانی که با دستان مهربانتان مأمنی می سازید سر شار از اخلاص ، شما استادانی که در کلاس ایثار درس سخاوت می دهید ، شما نازنینانی که سعادتمندان دنیا و   آخرتید ، شما خوبانی که انسانیت را تفسیر می کنید و در صحیفه ی دلهایتان وفاداری و از خود گذشتگی را رقم زده اید.

درودی پر آفرین بر شما که با یاری سبزتان اندیشه ها را بارور می سازید ; دستان گرمتان را می فشاریم و حضور ارزشمندتان را گرامی می داریم .

 

معلما/معلمم :

صمیمانه ترین سپاس ها را به شما فرزانگان عاشقی که شمع وجود گرانقدر خویش را در طبق اخلاص نهاده ونهال نوپای امروز را به امید فردایی شکوفاتر با عصاره ی جان آبیاری می نمایید ، تقدیم می داریم

و  به راستی !؟  آیا کلامی هست که تاب ثنای ایثار شما آسمانیان رابیاورد؟ کدامین روز ، روز تونیست و کدامین لحظه است که از شمیم تو سکر آور یا عطر آگین نباشد.

به راستی !؟ آیا قلمی را می شناسید که با کِلک خیال ، شکوه ایثار خاموش معلم را که در بستر رویش های  مکرر آدمی ودرگسترده ی تاریخ مکتوب بشریت هماره چون نگینی زرین درخشیده است به تصویرآورد؟


 

 


کدام خامه را طاقت تصویر خورشید است ؟.....

آنچه از این سخن برآید آن است که از صمیم قلب از همکاری صادقانه و کوشش مخلصانه ی شما در راستای هدایت و ارشاد این نسل سرفراز تقدیر و تشکر نمایم و آرزومندم ذات اقدس احدیت شما خوبان را که درمسیر تحقق اهداف  متعالی مکتب انسان سازاسلام ازجان مایه می گذارید   در کنف الطاف خاصه ی خویش قرار دهد .

معلم عزیز :

دلی که حول نگاه عشق می گردد نیازهایی ملکوتی و پاک می آفریند ، گویا این فریاد شماست که از زبان معلم شهید دکتر شریعتی بیان می شود:


خدایا:

در برابر هرآنچه انسان بودن را به تباهی می کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رویین تن کن