سرباز اسلام
ترکشی به سینه اش نشسته بود
برده بودنش برا اخرین عمل جراحی
قبل از عمل بلند شد که برود
بهش گفتن: بمون! بعد از عمل مرخصت می کنن ، اینجوری خطرناکه
گفت: وقتی اسلام در خطر باشه من این سینه رو نمی خوام...
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ساعت توسط رحمت اسماعیل زاده
|