قرآن كريم خطاب به پيامبر اسلام(ص) مي‌فرمايد :

«اگر تو قلب نارئوف و نامهرباني داشتي، مردم از كنارت گريزان مي‌شدند»4 قرآن نمي‌فرمايد اگر آموزه‌هايت غيرمنطقي و بي‌استدلال بود مردم گريزان مي‌شدند،‌ بلكه مي‌گويد اگر آورنده‌ اين آموزه‌ها داراي انعطاف نبود و خشن نشان مي‌داد، مردم دور او جمع نمي‌شدند. بنابراين محتوا و پيام به تنهايي كافي نيست. بلكه پيام‌آور نيز بايد داراي جاني آراسته، خلقي نيكو و روحيه‌اي ملايم و نرمخو باشد .

« عميق‌ترين انگيزه در طبيعت آدمي عطش او براي مورد تحسين قرار گرفتن است.»

 ( ديل‌كارنگي )

معلم  بي جاذبه

معلم  جذاب

به ديگران بي‌توجه است و حرمت و جايگاه آنان را پاس نمي‌دارد

علاقه‌مند به ارزش و احترام ديگران است.

افسرده و ظنين است.

شاداب، پرنشاط و با اعتماد است.

از عامل ترس براي انگيزش و مديريت بهره مي‌گيرد.

به عامل تشويق براي تحريك انگيزه توجه دارد.

مستبد و جزمي است.

به مشورت معتقد است.

با تندي سخن مي‌گويد و روح شادابي و شوخ طبعي در گفتار او ديده نمي‌شود.

بشاش، آرام و شوخ طبع است.

از اين كه فراگيري را پيش دوستانش مورد انتقاد قرار دهد، لذت مي‌برد.

به ندرت از فراگيران انتقاد و عيب‌جويي مي‌كند.

به فراگيران امكان طرح سؤال نمي‌دهد.

همكاري فراگيران را در طرح فعاليت‌هاي يادگيري جلب مي‌نمايد.

جز به كتاب درسي به منابع ديگري مراجعه نمي‌نمايد و به همين سبب هميشه معلومات ثابت و محدود دارد.

معلوماتش در رشته درسي عميق است و تنها كتاب درسي را مرجع قرار نمي‌دهد.

غالباً مي‌خواهد خواسته‌هاي خود را به فراگيران تحميل نمايد.

براي عقايد فراگيران احترام قايل است.

در وضع ظاهري نقايصي دارد. مثلاً لباس زننده مي‌پوشد.

خوش ظاهر و خوش‌لباس است و البته به گونه‌اي خود را آرايش نمي‌دهد كه جلب توجه نمايد.

ثبات عاطفي ندارد و نمي تواند هيجان‌هاي خود را كنترل نمايد.

ثبات عاطفي دارد و به ندرت افسرده و دلسرد نشان مي‌دهد.

انضباط پيچيده و سختي دارد و به دليل ناتواني در اداره كلاس به انضباط شديد و پيچيده متوسل مي‌شود.

معيارهاي معقولي وضع مي‌کند كه نه زياد سخت باشد و نه زياد آسان

.