مبادا یک وقت مثل فرعون حکم کنی  .

جبرئیل به صورت یک بشر نزد فرعون آمد وشرح حال فرعون رابه صورت داستانی مطرح کرد.گفت:یک غلامی بود هیچ نداشت .من به او پول وملک وسرمایه وسلطنت وهمه ی دنیا را دادم .حالا ادعای استقلال کرده است.یاغی وسرکش شده است .چه کار کنم !

فرعون گفت:چنین کسی را باید در آب غرقش کنی .گفت: پس بی زحمت بنویس وامضاکن .

نوشت وامضا کرد.نمی دانست این شرح حال خود اوست.روزی که فرعون در رود نیل غرق شد.

گفت:خدایا غلط کردم  ایمان آوردم .چرا من را غرق می کنی!!! جبرئیل آمد ونوشته را به اونشان داد.اگر فرعون می نوشت که جزای این غلام یاغی این است که هدایتش کنند ونجاتش دهند همان می شد.

ومثال دیگر زمانی که حضرت موسی علیه السلام درون صندوقچه به کاخ فرعون  آمد همسر فرعون گفت:این روشنی چشم من وتوست فکر می کنم دنیا وآخرت ما را آباد می کند اما فرعون گفت:غلط نکنم شاید این پدر مرا دربیاورد. فال خوب وبد اثر دارد.همیشه باید مثبت حرف زد ومثبت فکر کرد.

ص51 کتاب محبت به زنان وکودکان