جمعه

از فراقت به جواني همگي پير شديم
بي تو از وادي دنيا همگي سير شديم

بي خود از حادثه ي عشق تو ديوانه و مست
عاشق کوي تو گشتيم و زمين گير شديم

تا که وصفي ز کمان و خم ابروي تو رفت...
در پي ديدن رويت همگي تير شديم

از کمان خانه ي زلفت همه بالا رفتيم
در سراشيبي ابروت سرازير شديم

گو گدايان در اين خانه بيايند که ما
از گدايي به در تو همگي مير شديم

عاشقان گرچه رها در گرو بند تو اند...
جمله در حلقه ي تو در غل و زنجير شديم

........................................................

اي همسفران ديده ي خود باز كنيد

امشب به سوي مدينه پرواز كنيد

عشق و ادبِ خــود بــه امام باقــر

بـــا يــك صلــواتِ نــاب ابــراز كنيــد


میلاد پنجمین نجم ولایت و امامت مبارک باد

....................................................

وب سایت