مادرش در بچگي او را زمين گذاشته بود وزني به او شير داده بود پدرش از راه مي رسد وبچه را سروته مي كند  تا تمام شيرهابالا بيايد  مي گويد معلوم نيست اين زن چه خورده كه شير به بچه من داده است  آن عارف مي گويد بعضي وقت ها  در هنگام عبادت  كسالت به سراغ من مي آمد مي فهميدم كه به خاطر همان شير دوران كودكي است  كه آن زن به من داده بود ومقداري از آن وارد شكم من شده بود .

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org